پسرک خوش خنده من
قند عسلم ، هر روز که می گذره شیرین و شیرین تر می شی. الان چند وقتیه بابایی رو کامل میشناسی ( البته از یک ماه پیش مامانی رو میشناختی ) وقتی بابایی از سرکار میاد خونه و باهات حرف میزنه ذوق می کنی و دست و پا می زنی . همینطور با چشم بابایی رو دنبال میکنی تا بیاد و بغلت کنه. دیشب وقتی بابایی داشت باهات بازی می کرد برای اولین بار با صدا قهقهه زدی و کلی من و بابایی رو ذوق زده کردی. هر وقت هم باهات حرف می زنیم با صداهای مختلف جواب می دی و باهامون صحبت می کنی. کلی برامون آغون آغون میگی و صداهای مختلف در میاری. دیگه جغجغه هات برات جذابیت ندارن و دنبال وسایل جدیدی هستی برای سرگرمی. عاشق عروسک آقا خرسه ...
نویسنده :
مریم
12:32